
فرزانه زینلی | رسانه مجلا
فیلمهای اکشن با صحنههای تعقیب و گریز، علاقهمندان خاص خودشان را دارند. اگر سوژه پلیسی-امنیتی باشد یا بهتر از آن، با جنگ هم پیوند بخورد، معمولا مخاطب میخکوب شده و تا پایان داستان همراه میشود. اما چرا برای «شمال از جنوب غربی» این اتفاق نمیافتد؟ در بیست دقیقه ابتدایی فیلم، مخاطبان در سینما یا تلاش میکردند از قصه سر در بیاورند، یا کلافه و خسته از سینما بیرون رفتند. ابهام صحنههای ابتدایی داستان آنقدر زیاد بود و رفت و آمد بازیگران آنقدر ادامهدار شد که کسی دقیقا نفهمید این نقطه شروع، چه حادثه محرکی داشت و چه داستانی را آغاز کرد. پس از بیست دقیقه با فلاشبکی که در داستان رخ داد به نقطه شروع برگشت، تازه خط روایت مشخص شد و هرکسی از خودش پرسید: اگر ده دقیقه اول فیلم حذف میشد، بهتر نبود؟
کارگردان در پی ساختن تعلیق بیشتر در داستان، مخاطب را در گرداب ابهام بیش از اندازه انداخت. داستان به قدری مبهم شروع میشود که فرصت تامل و همراهی با شخصیتها را از مخاطب میگیرد. حتی در حساسترین لحظات داستان، افرادی بودند که متوجه جریان روایت نمیشدند. این یعنی قصه فیلم، قصه سالمی است. حتی جذابیتهای زیادی هم دارد، اما روایت خوبی ندارد. آنچه یک قصه خوب را تبدیل به داستانی شنیدنی میکند، روایت آن است که این فیلم در آن خوب عمل نکرده است.
داستان فیلم درباره خرابکاریهای منافقین و نفوذ ستون پنجم رژیم بعث در دوران جنگ است. مثل اکثر فیلمهایی که سوژه مشابه دارند، تقابل نیروهای ایرانی را در شرایط حساس و امنیتی با جنایتکاران میبینیم. فیلم در خیلی از لحظات، میتواند ما را با خودش همراه کند تا دلمان بخواهد جنایتکاران به سزای عملشان برسند. حتی در یک نقطه، پیرنگ به خوبی چرخش دارد و حتی مخاطبان هم به درستی از تغییر روند داستان شوکه میشوند. اما همه اینها درباره نیمه دوم فیلم است؛ نیمه اول، همانطور که قبلا هم گفته شد، آشفته و بینظم جلو میرود. تا آنجا که بدون هیچ پرداخت درستی، دو نفر از شخصیتهای داستان حذف میشوند و مخاطب حتی نمیفهمد چرا.
لازمه فیلمهای جنگی خوب، دوری از شعار و حرفهای بزرگ است؛ اما شمال از جنوب غربی در چند سکانس دیدنی، برچسب شعارزدگی را میپذیرد که از قضا، با استقبال مخاطبان سینما هم همراه میشود! اما سوال این است که این شعارها تا کی میتواند جاخالیهای داستان را پرکند. وقتی با چنین قصه جذابی طرف هستیم و نمونههای مشابهاش را قبلا دیدهایم، طبیعی است که انتظاراتمان از فیلم بالا باشد و به روایتی نایکدست راضی نشویم.
شمال از جنوب غربی فیلمی است که برای دیدن و فهمیدنش اول باید حوصله کرد، بعد هم صبر زیادی داشت؛ دست آخر هم دیوار توقعات را کوتاهتر چید تا بتوان قدر دوساعت از فیلم لذت برد!