
نوید سرادار | رسانه مجلا
فیلمهایی که با موضوع فرماندهان شهید ساخته میشوند همیشه یک عنصر حیاتی مورد غفلت دارند. این ویژگی و عنصر اصلی، سازه و سرشت زندگی شهدا بوده و آن «قیام لله» است. برخاستن برای خدا. حرف زدن از زندگی شهدا، هرچند مقطعی کوچک، بدون یاد کردن این ویژگی، تصویری ناقص و حتی خلاف زیست شهید را نشان میدهد. این موضوع را نهتنها به زندگی فرماندهان شهید بلکه به کل انسانهای برخاسته از انقلاب اسلامی میتوان تعمیم داد. در دهه گذشته، آثار شاخصی با موضوع زندگی این دست از شهدا تولید شده است که همین بُعد حیاتی را نادید میگیرند و سازندگان، انگاره فرضی خود را از شهید به تصویر میکشند. «ایستاده در غبار» نمونهای از این دست است. شهدا و انسانهای انقلاب اسلامی در این دست آثار صرفا قهرمانانی هستند که موقعیتهای پیچیده را چاره و جنگ را پیش میبرند. افرادی که گویی دنیا را برای دنیایش میخواهند. در مقابل این نگاه، اما معدود آثاری هم هستند که نسبتی وثیق با زیست شهید پیدا میکنند و تکیه به الله را به عنوان مهمترین رکن نشان میدهند. البته باید گفت که این نمایان کردن نه به معنای گفتن جملات شعاری و صرفا انجام چند فعل اخلاقی بلکه به معنای حقیقت حرکت این مجاهدان است.
فیلم سینمایی «صیاد» مصداقی از اینگونه آثار است. فیلمی که راوی برههای از زندگی پرفروغ شهید علی صیاد شیرازی است و به مقطع فرماندهی کل قوا توسط ابوالحسن بنیصدر در ابتدای جنگ و دوگانه ارتش و سپاه میپردازد. شهید صیاد شیرازی در این اثر ابعاد یک شخصیت نظامی ارتشی را دارد. حالتی که در نحوه تکلم کتابی او و ادا کردن کامل جملات پیداست. در عین حال، «صیاد» دمیده شدن نَفَس مسیحایی امام خمینی (ره) در شهید را هم به خوبی نشان میدهد. تکیهاش به الله را هم. نقطه قوت کار آنجاست که همه اینها بدون شعاری شدن و یا تصنع جلوه میکند. گرچه بازی علی سرابی در نقش شهید صیاد شیرازی میتوانست بهتر از اینها باشد، اما آنچه خروجی کار نشان میدهد قابل قبول است. داشتن نریشن در این اثر که خاطرات شهید است و توسط همسرش با بازی مارال بنیآدم گفته میشود هم کار را، برخلاف بسیاری از نظرات، به یک سیر و انسجام رسانده است. تا جاییکه میشود خط ابتدایی و انتهایی اثر را در پایان فیلم در نظر آورد و مرور کرد. چهره متفاوت هومن برقنورد در نقش بنیصدر نیز «صیاد» را در زمینه نقشپردازی به قوت بیشتری رسانده است.
نکته دیگر در رابطه با آثار دفاع مقدسی نحوه و نوع کنش فرمانده در مواجهه با مشکلات پیش آمده در سیر جنگ و تحولات است. در واقع نحوه نگاه به این موضوع که هنگام مواجهه شهید با چالش، او چگونه واکنشی دارد. در بسیاری از آثار با موضوع فرماندهان شهید، این افراد چهرهای خارج و یا علیه ساختار دارند. ساختار دست آنها را بسته و فرمانده تمام توانش را به کار میگیرد که با دور زدن آن، تدبیری بیاندیشد. حال آنکه این مواجهه در اکثر مواقع چهره یک یاغی را نمایش میدهد تا فرماندهی در نظام اسلامی. از جمله این دست آثار میتوان به فیلم سینمایی «احمد» اشاره کرد. (گرچه این اثر مقطعی از زندگی شهید احمد کاظمی بعد از دفاع مقدس را نشان میدهد.)، اما در فیلم سینمایی «صیاد» شهید، ضمن کنش قهرمانانه و پیشبرنده در طول فیلم، خود را از ساختار جدا نمیبیند و چارهاندیشی را در درون و از طریق آن پی میگیرد. عاملی که دگربار عیارِ نسبت اثر با حقیقت زیست انسان انقلاب اسلامی را مطرح میکند.