
حجت امانیان | رسانه مجلا
هنگامی حیات تاریخی یک قطعه موسیقی آغاز میشود که نسبت درستی با مسأله روز یا زمانۀ خودش برقرار کرده باشد. موسیقی «گزینههای روی میز» نمونهای از این جنس آثار است. اثری که در روزگار خلق شدنش، پیوندی عمیق، رسا و صف شکنانه با مسأله روزش برقرار کرد و خود را به عنوان یک اثر هنری جسورانه، به آرمانها و نیاز زمانۀ انقلاب اسلامی، پیوند زد.
«حامد زمانی» در این موسیقی مهم و جریان¬ساز، تلاش کرده است تا در فرمی نو، قصه اتفاقات زمانه خودش را با یک موسیقی پاپ، روایت کند. او برای خواندن و روایت این قصه، لحن خاصی را انتخاب کرده و همراه با فراز و فرود مضمونی ترانه، آوازی منحصربهفرد را از آب درآورده است. انگار در برابر یک پردۀ نقالی¬ انقلاب اسلامی ایستاده است و برای مخاطب میخواند و از حماسه-هایشان می¬گوید. طراحی ملودی این اثر به حامد زمانی امکان داده تا خودش بر نحوه مدیریت صدا و نیازهای هنری این قطعه موسیقی تسلط داشته باشد و همین تسلط به او امکان تصویری¬تر اجرا کردن شعر را داده است.
اما قصه و شعر این پرده، ساخته و پرداخته ذهن دکتر «محمد مهدی سیار»، در دهه نود شمسی است. سال¬هایی که فشار تحریم¬ها و تهدیدات بر ایران عزیز، توسط دولت دیوصفت آمریکا به نهایت خود رسیده بود. چرخ روزگار، چنان گشته بود که آن جهان¬خواران سلطه¬گر، به خود اجازه تهدید نظامی ایران را می¬دادند و دم از حمله نظامی می¬زدند. ادعایی که اتفاقا در تاریخ معاصر، هر وقت به نقطۀ تسلیم در برابر ارادۀ انسان ایرانی می¬رسیدند، به نحوی آن را بیان می¬کردند و یا هرازگاهی در اشتباهی پرعبرت، حدودی از آن را انجام می¬دادند.
از قضا محمد مهدی سیار در شعر این موسیقی، روایت حکمت¬آموزش برای شنونده و البته در هجو اوهام همین دشمنان را از آغازین روزهای انقلاب اسلامی، شروع کرده است. استفاده از کلیدواژه¬های «بوی گل»، «سوسن و یاسمن» و «انفجار نور»، در نقش یادآور موسیقی¬ها و سرودهای پیروزی انقلاب اسلامی است و مضامین پررنگ و اتفاقات آن دوران را یادآور می¬شود. سیار پس از یادآوری آن انقلاب تاریخی، برای نیشتر زدن به دشمنان این سرزمین، سراغ واقعه¬ طبس رفته است. واقعه¬ای که نتیجه¬اش برای آمریکایی¬ها، سرتاسر عبرت بود و برای ما، باور به وعدۀ الهی. اما این قصۀ پر حکمت سیار، تمامی ندارد؛ همچنان که روایت انقلاب حسینی امام خمینی (ره)، در شعر او تازه آغاز شده. او خون جوانان سلحشور ایرانی که در دامن پاک و با ایمان مادران این سرزمین، پرورش یافته¬اند را ضامن بقاء آن و در ادامه همان مسیر قیام امام حسین (ع) معرفی می¬کند.
بغض ناتموم مادری، بالا سر جنازه¬ی پسر
بغضی که یه مرتبه صدا میشه سکوت و میشکنهای تموم بچه هام فدای تو یا حسین؛ این گلم نثار کربلای تو یا حسین
شعر مهدی سیار، قصد احیا و تکیه بر دو مفهوم «ایثار» و «ایمان» که جزو مؤلفه¬های حماسهساز در هنر و ادبیات ایرانی هست را دارد. تذکر شاعرانه به قصه «شهید فهمیده»، به مضمون ایثار و مجاهدت ایرانیان و تذکر کنایی و طنزآمیز به ماجرای «فتح خرمشهر»، به مضمون خلوص ایمان و باور به خود، اشاره دارد. این اشارات رندانه او علاوه بر تذکر، ظرفیت هجو توان و ادعاهای دشمن را نیز در خود دارد و به ما روحیه¬ای حماسی می¬دهد.
مطمئنا آنچه باعث سرودن این شعر، توسط سیار شده نشانگر باور او به توانمندی و قدرت حماسه¬سازی ایرانیان در طول تاریخ است. تذکر او به ظرفیت¬های صنعت موشکی، لباس غرور ملی را بر تن مخاطب ایرانی و کفن تحقیر را بر تن دشمنان این ملت مینشاند. پس در نهایت او در این شعر، با بازخوانی و تکیه بر تمام آن تجربه¬های حماسی و شکوهمند، توانسته است پاسخ گزافه¬گویی و لاف¬های دشمنان را با ادبیاتی حماسی، اما در فرمی هجوآمیز بدهد.
تنظیم یا سازآرایی این اثر که توسط «کامران میرزایی» انجام شده، یکی از نقاط حساسی است که توانسته حق مطلب را به وسع خود ادا کند. اگرچه شاهد اتفاق ویژه¬ای با سازها و موسیقی اثر نیستیم، اما کنترل همین وضعیت برای فضا دادن به صدای خواننده¬ای که مدام تحریرهایش را عوض می¬کند و آوازی متفاوت را با صدایش اجرا می¬کند، بسیار سخت است.
یکی از نکات قابل توجه در موسیقی پاپ حامد زمانی، همین است که فشار اصلی بر روی موسیقی و سازها نیست بلکه این خواننده و صدای خود اوست که باید بتواند حق مطلب را ادا کند؛ دقیقا برعکس دیگر آثار پاپ که ریتم و سازبندی، برایشان نسبت به قابلیت¬های آوازی خواننده، ارجحیت دارد. مطمئنا از مهم¬ترین تمایزات زمانی را باید در انتخاب اشعار و جهان شعری آثار او دانست. او یکی از معدود خوانندگان جریان پاپ سیاسی در ایران است که در سال-های پرتنش دهه نود، به مهم¬ترین احیاگر این گونه موسیقی در این فرم بدل شد و تا امروز هم کسی نتوانسته به نقطه¬ای که او در آن ایستاده بود، دست یابد.