
نوید سرادار | رسانه مجلا
هنر در ذات خود نسبتی جداییناپذیر با وضعیت سیاسی و اجتماعی زمانه دارد و در واقع آیینه عصری است که از آن سخن میگوید. این بازتاب را در دورههایی حتی در سکوت هنر نیز میتوان مشاهده کرد.
برخی پدیدهها تاثیر شگرفی روی جهانبینی افراد میگذارند. انقلابها نیز از این دست محسوب میشوند. هر انقلابی با توجه به گستردگی و وسعت خود، تحولی را به همراه دارد. این دگرگونی، در انقلاب اسلامی با توجه به عظمت آن بروز ویژهای پیدا کرد. چنانکه میتوان گفت با پدیدار شدن آن، روح تازهای در هنر شعر دمیده شد. در تمام اعصار، شعر به عنوان یک عنصر پیشبرنده در حرکتهای اجتماعی محسوب میشود. اما در رابطه با انقلاب اسلامی و حرکت مردمی که با رهبری امام خمینی (ره) در آن سالها در حال شکلگیری بود عنصر شعر و با نگاهی کلانتر حتی هنر، بیش از آنکه بخواهد روی پیروزی انقلاب اسلامی تاثیرگذار باشد از آن تاثیر پذیرفته است.
ارائه تعریف از شعرِ انقلاب اسلامی کار دشواری به نظر میرسد. سخن گفتن از نقطه شروع این جریان نیز. اما اگر بخواهیم حدود و ثغوری برای آن در نظر بگیریم میتوان شروع شعر انقلاب را از اواسط دهه چهل هجری شمسی سراغ گرفت. مردمی بودن حرکت انقلاب موجب شد هر فردی در این تلاش باشد تا دِین خود را نسبت به آن ادا کند. این شور و شعف باعث شد دیگر در اشعار، خبری از یأس و انجمادی که در سالهای قبل در موضوعات شعری موج میزد یافت نشود و اشعار میرفتند تا نسلی نو از موضوعات که آمیخته با جوشندگی و خشم و صراحت بود را وارد دنیای شعر کنند. بیان صریح و شعاری و ساده از ویژگیهای شعر سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی بود. شعر حسن حسینی در آن سالها گواه این ویژگیهاست:
نامآوران تا نعرههای خون کشیدند
خورشید را از قلب شب بیرون کشیدند
فریادشان شهدی شد و در جام حق ریخت
تکبیرشان، چون نور، در کام فلق ریخت
خفاش را بال و پر پرواز بستند
با گرز ایمان گردن شب را شکستند
رابطه شعر و انقلاب در سالهای آغازین حکومت اسلامی و در زمانهایی که هنوز شور مردمی سرد نشده بود با شروع جنگ تحمیلی دگربار اوج گرفت و رفت تا در پی شعر انقلاب، موج دیگری تحت عنوان شعر «دفاع مقدس» را خلق کند. نهالی که در اواسط دهه چهل شمسی پا گرفته بود در اشعار دفاع مقدس استواری خود را بیش از پیش هویدا کرد و از لحاظ کیفیت، فاصلهای جدی با شعر قبل از پیروزی انقلاب گرفت.
دفاع مقدس نیز همچون انقلاب اسلامی با نمونههای مشابه خود تفاوتی ماهوی داشت. در پیشینه ادبیات فارسی، «شعر جنگ» به نوعی بیسابقه بود. ایران همواره در طول تاریخ مورد هجوم واقع شده است. از تهاجم مغولان گرفته تا تاخت و تاز تیمور گورکانی، اما هیچگاه جریان پررنگ مقاومت چنان که در دفاع مقدس، با ابعاد هویتی، به وجود آمد شکل نگرفت. این اولین باری بود که دفاعی در سایه یک نظام مردمی بروز پیدا میکرد و طبعا موجی نو در شعر فارسی به راه میانداخت. جدای از این، تنوع موضوعیِ جنگ، چشمانداز وسیعتری را پیش روی شاعران برای سرودن قرار میداد؛ و همین مسئله در گستردگی طیف موضوعات شعر دفاع مقدس تاثیرگذار بود.
جنگ تحمیلی دایره شاعران را نسبت به سالهای قبل از پیروزی انقلاب وسعت بخشید. برخی افراد که در سالهای پیش از جنگ به دلایلی سکوت کرده بودند در برابر حمله نظامی به کشور لب گشودند. از جمله این افراد میتوان به سیمین بهبهانی و مهدی اخوان ثالث اشاره کرد. اخوان در سال ۱۳۶۱ شعری را در روزنامه کیهان در رابطه با دفاع مقدس به چاپ رساند:
گرچه میبافند بهر شیرها زنجیرها
بگسلند آخر همه زنجیرها را شیرها
این دلیران نکو با بد چه جنگی میکنند
همچو جنگ شیرها با تیر و با شمشیرها
...
موج دیگری که باید در بررسی شعر انقلاب از آن سراغ گرفت در پی رحلت رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) ایجاد شد. فراوانی اشعار در سوگ حضرت امام (ره) چنان است که میتوان از آن به عنوان سومین موج شعر انقلاب اسلامی نام برد. در پی این واقعه اشعار ماندگاری به جای ماند. از آن جمله به چند بیت از شعر سهیل محمودی اشاره میکنیم:
زندهتر از تو کسی نیست چرا گریه کنیم
مرگمان باد و مباد آن که تو را گریه کنیم
رفتنت آینه آمدنت بود ببخش
شب میلاد تو تلخ است که ما گریه کنیم
گوش جان باز به فتوای تو داریم بگو
با چنین حال بمیریم و یا گریه کنیم
پس از پایان جنگ تحمیلی و رحلت حضرت امام (ره) شعر انقلاب به دوره جدیدی منتقل شد. در این دوره به سبب گذر از دوران جنگ، مسیر شعر انقلاب در سه گونه شعری اعتراض، عاشقانه و آیینی پی گرفته شد.
در نهایت باید گفت انقلاب اسلامی، شعر را در حوزه محتوایی و صوری دچار تحول کرد و موجی نو را در این بستر به راه انداخت. احیای دوباره قالب رباعی و مثنویسرایی در وزن بلند و همچنین پیوند بیسابقه میان رویدادهای سیاسی و مفاهیم دینی گواه این موضوع است.