ایبنا گزارش کرد

هم‌زمان با سومین سالگرد زنده‌یاد سعید تشکری/ کتاب «خضرانه» رونمایی شد

هم‌زمان با سومین سالگرد زنده‌یاد سعید تشکری/ کتاب «خضرانه» رونمایی شد
هم‌زمان با سومین سالگرد زنده‌یاد سعید تشکری، آیین رونمایی از کتاب «خضرانه» و اجرای نمایشنامه‌خوانی «روزی محرری» به قلم این نویسنده برگزار شد.
پنجشنبه ۰۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۷
کد خبر :  ۳۵۲۰۳۲

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، مجید عسگری در آیین رونمایی از کتاب «خضرانه» که عصر چهارشنبه در سالن حوزه هنری خراسان رضوی برگزار شد، گفت: امشب شاهد اجرای نمایشنامه «روزی محرری» به قلم زنده یاد سعید تشکری بودیم، حوزه هنری خانه سعید تشکری بود و جایی بود که ما هفته‌ای چند روز در این مکان او را می‌دیدیم و خوشحالیم که امشب شاهد اجرای اثری از او در این فضا بودیم.

وی گفت: این کار هم مانند دیگر کار‌های او با مسما و محتوا و دارای المان‌های بومی بود و در بستر واقعه تلخِ قیام گوهرشاد اتفاق افتاده بود، واقعه‌ای که او دوست داشت به اشکال مختلف آن را بیان کند.

عسکری بیان کرد: باعث افتخار ماست که نویسنده‌ای در مشهد این قیام را در آثارش زنده نگه داشت و این نشان دهنده فهم دقیق او از تاریخ این شهر است.

رئیس حوزه هنری خراسان رضوی اظهار کرد: اگر بخواهیم از او بگوییم سخن زیاد است، اما این نکته قابل اعتناست که در کنار آثار متعددی که در زمان حیات سعید تشکری از او به چاپ رسید، بعد از فوت او نیز ما هرسال شاهد چاپ یک یا دو اثر جدید از او هستیم و این نکته مبین این است که او در ایام زندگی‌اش چقدر مشغول نوشتن بود.

به گزارش ایبنا؛ کتاب «خضرانه» که به همت انتشارات محقق منتشر شده حاوی ۱۲ داستان رضوی است، این کتاب شامل ۲ داستان از «زنده‌یاد سعید تشکری» نویسنده و رمان‌نویس کشورمان است و ۶ داستان از نگار تشکری داستان‌نویس و فرزند سعید تشکری و چند داستان دیگر از هادی پورحسین و‌ام‌البنین ماهر شاگردان سعیدتشکری است.

نمایشنامه‌خوانی «روزی محرری» نیز به کارگردانی محمدرضا علوی کارگردان جوان و خلاق مشهدی و به نوبسنده مرحوم سعید تشکری بخش دیگری از این رویداد بود.

نمایشنامه «روزی محرری» داستان یکی از پهلوانان به نام خراسان به نام پهلوان محرر را روایت می‌کند که بعد از سال‌ها می‌خواهد به زیارت خانه خدا برود و هم‌زمان با رفتن او واقعه گوهرشاد اتفاق می‌افتد. سرهنگ بیات کسی که در واقعه گوهرشاد حضور داشته و به افراد نیمه جان تیر خلاص می‌زده هم در این کتاب حضور دارد. پهلوان محرر دامادی داشته که راپورتچی بوده و داستان از اینجا شروع می‌شود که وقتی پهلوان به خانه خدا می‌رود افراد جکومت رضاخان دامادش را می‌خرند و او دیگر برای حکومتِ وقت کار می‌کند، مردم با توجه به کار‌های ناشایستِ او فکر می‌کنند پهلوان محرر دیگر به مشهد بر نمی‌گردد، اما پهلوان محرر بر می‌گردد و می‌بیند زورخانه او به یک مطرب‌خانه تبدیل شده و دخترش در دیوانه‌خانه است او دخترش را به سختی پیدا می‌کند و در صدد انتقام بر می‌آید، اما افراد حکومت تمام اسناد واقعه گوهرشاد را از بین برده‌اند و..

ارسال نظر

پربازدید ها

صفحه خبر - عکس مطالب بیشتر

صفحه خبر - تماشاخانه مطالب بیشتر