خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خراسان رضوی، رمان «جاده جنگ» به عنوان طولانیترین رمان ایرانی بالاخره سال گذشته به پایان رسید و «منصور انوری» مولف این اثر که تاکنون توانسته با این اثر جذاب برگزیده جایزههای کتاب سال، جلال آل احمد، کتاب فصل و قلم زرین شود، پرونده نگارش این اثر را با انتشار جلد دوازدهم آن برای همیشه بست.
منصور انوری نویسنده پرکار خراسانی سال ۱۳۳۴ در نیشابور استان خراسان رضوی به دنیا آمده و از سال ۱۳۶۴ کار خود را با نگارش داستان کوتاه آغاز کرده و در ادامه آثاری همچون «مصافحه با ارواح» و مجموعه زندگینامه شهدا به نام «قربانگاه عشق»، «از عشقآباد تا عشقآباد»، «قلب تپنده» و «بر فراز آشیانه عنقا» و چندین متن سریال و فیلم را هم که به مرحله تولید و پخش رسیده، نوشته است. اما انوری با نگارش طولانیترین رمان ایرانی یعنی رمان ۱۲ جلدی «جاده جنگ» که نگارش کامل آن بیش از ده سال به طول انجامیده است، شناخته میشود.
من هر موضوعی که در راستای اهدافم باشد، مینویسم چه سفارشی و چه غیرسفارشی، اما «جاده جنگ» سفارشی نبود. از آنجا که هر انقلابی رمان مخصوص خودش را دارد و برای همه انقلابها بدون استثنا رمان نوشته شده است، من هم منتظر بودم که خبر نوشتن رمان انقلاب اسلامی را بشنوم، اما وقتی دیدم خبری نشد و پرسوجو کردم، متوجه شدم هنوز کسی برای نوشتن این رمان اقدام نکرده است، برای همین شروع کردم به نوشتن رمان «جاده جنگ». برخلاف آنچه گفته میشود، «جاده جنگ» اثری سفارش شده از نهاد خاصی نبوده است و خودم برای نوشتن تاریخ انقلاب دست به کار شدم.
در یک نگاه کلی داستان این اثر از خراسان شروع و به خراسان هم ختم میشود، از روز سوم شهریور ۱۳۲۰ و ماجرای هجوم روسها از شمال شرقی خراسان به ایران و اشغال ایران توسط متفقین آغاز میشود و با پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به پایان میرسد. البته در جلدهای میانی این مجموعه واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، فعالیت مبارزاتی گروههای اسلامی، تظاهرات مردمی، پیروزی انقلاب اسلامی، خرابکاریهای گروهکهای ضد انقلاب در کردستان هم به تصویر کشیده میشود. هفت جلد نخست این اثر به جریان حضور روسها در ایران اختصاص دارد و در جلدهای بعدی حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی و چگونگی آغاز و پایان جنگ تحمیلی مد نظر قرار میگیرد. ۵ جلد آخر این رمان هم به حوادث جنگ تحمیلی میپردازد.
متفقین در زمان جنگ جهانی دوم از موقعیت استراتژیک ایران استفاده کردند و مهمات و ادوات نظامی را برای کمک به روسها از جاده شاهرود به روسیه (ایستگاه راه آهن شاهرود) میفرستادند و عملا این جاده به پل پیروزی متفقین در این جنگ منجر شد بعدها دوباره این جاده نقش مهمی در دوره انقلاب ایفا کرد. درواقع این جاده کنایه و نمادی است از اینکه جنگ هیچگاه تمام نمیشود و ادامه دارد.
خیلیها معتقدند دوره آثار و رمانهای چند جلدی گذشته است و مخاطبان در این زمان فرصت ندارند که چنین رمانهای قطوری را بخوانند. شما چه فکر میکنید؟
کار اگر جذاب باشد، خواننده دارد. من مطمئنم کتابها خوانده میشود، اگر یکی از معیارهای خوانده شدن، رسیدن به چاپهای متعدد است، باید بگویم جلدهای اول این مجموعه به چاپ ششم رسیده است و همین نشان خوانده شدن کتاب است. ضمن اینکه این رمان روایتگر نیم قرن تاریخ ایران است، شاید اگر تعداد جلدها کمتر از این بود، حق مطلب ادا نمیشد و یا جذابیت خاص خود را نداشت.
رمان «جاده جنگ» از آن دست رمانهایی است که هم خوانندگان حرفهای داستان و رمان را راضی میکند و هم توده مردم را که با داستان به عنوان یک امر تفننی برخورد میکنند و این خصیصهای است که هر کتابی ندارد. در این رمان داستان عشقی را میبینید که مرز جغرافیایی و زمینی را در هم میشکند. حماسه و دفاع، جوانمردی، ناجوانمردی و شجاعت را در برابر بزدلی میبینید و ایمان و توکل و وفاداری و خیانت را در مقابل یکدیگر. در واقع این کتاب عرصه وسیعی است همانند خود زندگی، جمع شدن این ویژگیها میتواند سلایق مختلف را راضی کند.