به مناسب هفته کتاب و کتاب خوانی با یکی از نویسندگان مطرح خراسان رضوی به گفتوگو نشستیم، «حسین عباس زاده» در مشهد صاحب نام است، وی سالها مسؤول بخش آفرینشهای ادبی حوزه هنری خراسان رضوی بوده و در انجمنهای ادبی مختلفی در مشهد فعالیت دارد.
از «حسین عباس زاده» در خصوص جایگاه و ماهیت کتاب در جوامع مختلف به ویژه کشورهای توسعه یافته پرسیدم که اظهار کرد: اکثر جوامع بر روی بحث کتاب تمرکز کردند و هزینههای زیادی برای تشویق کتابخوانی انجام میدهند، یعنی آنچنان که دولتها روی بحث کتابخوانی تبلیغات دارند، در موضوعاتی مانند فیلم دیدن تبلیغات ندارند، یکی از دلایل مهم این رویکرد تأثیرات عمیقی است که مطالعه کتاب در ذهن انسان ایجاد میکند.
این نویسنده مطرح ادبیات داستانی خراسان رضوی افزود: وقتی فردی کتاب میخواند، ذهن شروع به خلق اندیشه، احساس و خلاقیت میکند و چنین فردی دارای یک ذهن فعال و تولید کننده است؛ از این جهت کتابخوانی اهمیت بسیاری دارد، کتابخوانی باعث افزایش تمرکز فرد، ایجاد تفکر انتقادی و ارتقای تواناییهای نگارشی در شخص میشود و همه اینها برای دولتها اهمیت دارد. انسانی که کتاب مطالعه میکند ذهن تولیدکننده و انسانی که کتاب مطالعه نمیکند ذهن مصرف کننده دارد و جوامعی که انسانهایی را دارند که ذهن فعال و تولید کنندهای دارند، طبیعتاً جوامع پویاتری هستند.
سیاست دولت باید حمایت از نویسنده و تشویق مردم به کتابخوانی باشد
وی با بیان اینکه دولتها و سیاست گذاران مردم به مطالعه کتاب تشویق کنند، گفت: سیاستهای تشویقی که مردم را به سمت کتاب هدایت کند چند بخش است؛ یکی از این سیاستها این است که این کالا (کتاب) را باید تحت حمایت و یارانه دولت باشد، هزینه تولید کتاب باید کاهش یابد تا راحت در دسترس مردم قرار گیرد نه اینکه تبدیل به یک کالای لوکس شود. در سالهای اخیر اتفاقاً این حمایت کم کم در حال برداشته شدن است و کاغذ و هزینه تمام شده کتابها خیلی بیشتر شده است.
عباس زاده ادامه داد: سیاستهای تشویقی برای جذب مردم هم باید اتخاذ شود تا مردم ترغیب به استفاده از کتاب شوند، در کشورهای پیشرفته دنیا مردم در هر فضایی به کتاب دسترسی دارند به طوری که در ژاپن به عنوان مثال کاغذ دور یک ساندویچ داستانکی است که هم استفاده عادی خود را دارد و هم اینکه انتقال دهنده یک محتوا به مخاطب است. در کشور ما باید سیاستهای حوزه کتاب اصلاح شود.
وی درباره وضعیت نشر نیز گفت: وضعیت تولید کتاب خوب نیست، نشر به سمت یک کار تجاری میرود، نه اینکه نباید به اقتصاد کتاب توجه کرد، بلکه نباید اولویت کار باشد. داستان تولید ما یک داستان تلخ است، کتاب بسیار تولید میشود ولی در کیفیت محتوا جای بحث زیاد است. اکثر ناشرها به این سو حرکت کردند و دولت هم نگاهی به این جریان تولید کتاب ندارد و تلاشی برای اینکه بستر مناسبی برای تولید محتوا ایجاد شود، ندارد. بحث تولید یک مبحث طولانی است و درد دلهای زیادی در جامعه نویسندگان وجود دارد.
نظارتی بر کیفیت محتوا و چاپ نیست
وی اضافه کرد: وزارت ارشاد خود را به صدور مجوز خلاصه کرده است و نظارتی بر کیفیت محتوا و کیفیت چاپ ندارد و این یک ضعف خیلی بزرگ است. وقتی کتابهای بی کیفیت از لحاظ محتوا، چاپ و گرافیک روانه بازار میشود، سطح توقع مخاطب کاهش پیدا میکند و فکر میکند ادبیات و داستان یعنی همین و این موضوع هم به ذائقه مخاطب و هم برداشتی که از ادبیات دارد، ضربه میزند. مشکل در نبود نظارت است.
عباس زاده گفت: کتابهای بی کیفیت از نظر محتوا یکی از دلایل مهم دوری مخاطب از ادبیات داستانی معاصر است، اگر نگاهی به تولیدات مکتوب داشته باشیم با حجم زیادی از مقالههای کپی شده در جامعه دانشگاهی و کتابهای اقتصادی مواجه میشویم؛ اگر آماری از فروش کتاب داشته باشیم متوجه میشویم که کتابهای ترجمه نسبت به کتابهای تألیفی فروش بیشتری دارند و گذشته از آن اگر نگاهی به نشرهای خصوصی داشته باشیم میبینیم سهمیه چاپ آثار ترجمه بسیار بیشتر از آثار تألیفی است.
وی گفت: اینکه چرا کتاب ایرانی خریدار ندارد، جای بحث دارد. یکی از دلایل آنها ورود کتابهای بی کیفیت اقتصادی به بازار است که اعتماد مخاطب را سلب کرده است و او را به سمت کتابهای ترجمه سوق داده است، در حالی که در کشور نویسندگان بسیار بزرگ و فرهیخته زیاد دارد اما همین دلیل باعث شده این شخصیتها هم در بین مردم ناشناخته بمانند. امروزه هر کس میتواند جزوهای از اینترنت تهیه کرده و برای چاپ به ناشری سپرده و با پرداخت هزینه آن را چاپ کند و اسم آن را کتاب میگذارند.
کتاب احساسات مختلف ما را در خود نگهداری میکند
این استاد ادبیات داستانی در خراسان رضوی در خصوص تغییر ذائقه مخاطب از کاغذ به دیجیتال اظهار کرد: کتاب دیجیتال در سالهای اخیر جای خود را در بین مخاطبان پیدا کرده است و پلتفرمهای ارائه دهنده کتابهای دیجیتال روز به روز افزایش پیدا میکنند. این افزایش نشان از وجود تقاضا است و دلیل آن هم این است که هم مقرون به صرفه تر از نظر قیمتی و در دسترس بودن آن است. اما از معایب آن هم این است که تمرکز را از بین میبرد، به ویژه کتابهای صوتی که اصلاً نمیتوانند تمرکز مخاطب را به خود جلب کنند.
وی ادامه داد: کتابهای دیجیتال و حتی صوتی در دنیا مخاطبان زیادی به خود جذب کردند و این برای ایران هم گریز ناپذیر است، برخی پلتفرمها کیفیتها را ارتقا داده اند با این حال هیچ چیز نمیتواند جای کاغذ را بگیرد، وقتی کتاب را در دست میگیریم، احساس هویت میکنیم و وقتی ورق به ورق جلو میرویم احساس بیشتری در ما شکل میگیرد، حتی وقتی شما بعد از مدتها اگر کتابی را از قفسه کتابخانه بردارید و ورق بزنید، ناخودآگاه احساساتی که سالها قبل در هنگام مطالعه آن صفحه داشتید در شما پدیدار میشود، یعنی ما هنگام مطالعه کتاب احساسات مختلف خود را در لابهلای صفحههای آن عامدانه جا میگذاریم و این احساسات در کتاب باقی میماند و با هربار مطالعه دوباره در ما زنده میشود.
سرعت ادبیات داستانی از نظر نویسنده و تولید داستان زیاد و از نظر کیفیت کم
عباس زاده در خصوص وضعیت داستان فارسی در ایران گفت: ادبیات داستانی در ایران از سال ۱۳۰۰ با جمال زاده -به تعریف امروز- آغاز شد از نظر تعداد نویسنده و تولید داستان رشد خیلی زیادی داشته است اما از نظر کیفیت جای بحث دارد که آیا کیفیت داستان به نسبت رشد تعداد نویسنده و داستان ارتقا یافته است یا خیر. به نظر من در حوزه کیفیت کم کار شده است و به اندازه آنچه توقع بوده است، رشد نداشتیم. البته منکر آثار خوب نیستیم اما این راضی کننده نیست.
وی تصریح کرد: من چشم انداز ادبیات داستانی در ایران را روشن می بی نم و با وجود نویسندگان جدید و خلاقی که در بخشهای مختلف پرورش پیدا میکنند، آینده خوبی را پیش بینی میکنم هرچند از نظر کیفیت با سرعت کمتری در حرکت هستیم اما در نهایت اتفاقات خوبی رقم خواهد خورد و هر دهه چند اسم جدید به عنوان نویسنده خوب در کشور مطرح میشوند. یکی از دلایلی که سرعت رشد کیفیت ما پایین است، این موضوع است که تا نویسندهای به قوام و یک اثر پخته برسد، نیاز به زمان دارد، در گذشته یک نویسنده از زمانی که وارد جریان داستان نویسی میشد تا چاپ اولین اثر ممکن بود یک دهه زمان بگذرد اما امروز این مسیر به طی یک کلاس داستان نویسی چند ماهه کاهش پیدا کرده است.
نویسنده رمان کوه مرگی اضافه کرد: من مخالف چاپ آثار نیستم اما برای اینکه نویسنده به قوام لازم برسد، باید زمان بگذارد، آثار و تجربههای مختلف را مطالعه و بررسی کند و سپس اثری را خلق کند که بتواند جریان ساز و ماندگار شود و استحکام لازم را برای جلب توجه مخاطب ایجاد کند.